ڪلام مختصر بی‌قـــراری‌ام این است 
تو نیستی و جهانم چقدر غمگین است 

سه‌شنبه‌های پر از درد وجمعه‌های غریب 
تمــــام سهم من از دوری شما این ست 

قسم به صبح به آن لحظه ای که می آیی 
که در رکاب تو مردن چقدر شیرین ست 

نه اینکه خسته شدم، نه، ولی دلم تنگ است 
که بی‌تو \"جمعه\" هوایش همیشه سنگین است 

زمین دچارِ به تردید مانده طوری که 
بهار هم به زمستان سرد بدبین است 

خـدا کند برسی از سفر همین فــــردا 
که فکر صبح ظهورت، همیشه تسکین ست 

 

محمد بنواری


حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

انجمن دانشجویان وبلاگ روستای چشمه خانی علیا طراحی و بهینه سازی سایت مجله تفریحی سرگرمی تیک و پیک علم نامه Ehya Danesh مارکت فايل هر لحظه با تکنولوژی جهان عکس، مجموعه ای بسیار متنوع از تصاویر گوناگون